رفتار عمر با کنیزان نیز خشن و تند بوده است؛ تا جایى که هر وقت مىدید یکى از آنها مقنعه پوشیده است، آن قدر او را کتک مىزد تا مقنعه از سرش مىافتاد.
سرخسی، از عالمان مشهور حنفى مذهب در کتاب المبسوط مىنویسد:
وکان عمر رضی الله عنه إذا رأی أمة متقنعة علاها بالدرة وقال القی عنک الخمار یا دفار وقال عمر رضی الله عنه ان الأمة ألقت قرونها من وراء الجدار أی لا تتقنع.
قال أنس رضی الله عنه کن جواری عمر رضی الله عنه یخد من الضیفان کاشفات الرؤس مضطربات البدن ولان الأمة تحتاج إلى الخروج لحوائج مولاها وإنما تخرج فی ثیاب مهنتها وحالها مع جمیع الرجال فی معنى البلوى بالنظر والمس کحال الرجل فی ذوات محارمه ولا یحل له أن ینظر إلى ظهرها وبطنها کما فی حق ذوات المحارم.
عمر هنگامى که کنیزى را مىدید که روسرى بر سر دارد، او را با تازیانه مىزد و مىگفت آن را از سرت بردار و مىگفت: کنیز نباید روسرى بر سر کند.
أنس مىگوید: کنیزان عمر با سر برهنه و در حالى که اندامشان در حرکت و لرزش بود، از میهمانها پذیرائى مىکردند و با همان لباس کار و معمولى در منزل براى فراهم کردن ما یحتاج بیرون مىرفتند و رفتار مردم از نظر نگاه و تماس بدن با آنان مانند همسر و دیگر محارمشان بود و فقط به پشت و شکمشان نباید نگاه مىکردند؛ همان گونه که نسبت به محارم چنین بودند.
السرخسی، شمس الدین (متوفای483هـ، المبسوط، ج 10، ص 151، ناشر: دار المعرفة – بیروت.
ابن عابدین نیز که از عالمان حنفى مذهب به شمار مىرود، در این باره مىنویسد:
وکان عمر رضی الله عنه إذا رأى جاریة متقنعة علاها بالدرة وقال: ألقی عنک الخمار یا دفار، أتتشبهین بالحرائر؟.
عمر، هر وقت کنیزى را مىدید که روسرى بر سر دارد، او را با تازیانه مىزد و مىگفت: اى کثیف بد بود! روسرى را از سرت بردار، آیا مىخواهى به زنان آزاده خودت را همانند کنى؟.
محمد أمین الشهیر بابن عابدین، (متوفای1252هـ)، حاشیة رد المختار على الدر المختار شرح تنویر الأبصار فقه أبو حنیفة، ج 6، ص 367، ناشر: دار الفکر للطباعة والنشر. - بیروت. - 1421هـ - 2000م.
محمد ناصر البانى که وهابیها از او با عنوان بخارى دوران یاد مىکنند، در کتاب إرواء الغلیل، در این باره مىنویسد:
1796. قال ابن المنذر: ثبت «أن عمر قال لأمة رآها متقنعة: اکشفی رأسک ولا تشبهی بالحرائر وضربها بالدرة » صحیح. أخرجه ابن أبی شیبة فی المصنف ( 2 / 82 / 1 ) .
ابن منذر گفته: ثابت است که عمر به کنیزى که مقنعه مىپوشید مىگفت: سرت را برهنه کن و خودت را به زنان آزاده شبیه نکن، و او را با تازیانه مىزد.
این روایت را ابن أبی شیبه نقل کرده و صحیح است.
و در ادامه مىنویسد:
حدثنا وکیع، قال: حدثنا شعبة عن قتادة عن أنس قال: " رأى عمر أمة لنا مقنعة، فضربها وقال: لا تشبهین بالحرائر ". قلت: وهذا إسناد صحیح.
از انس نقل شده است که عمر کنیزى را دید که مقنعه پوشیده بود، او را کتک زد و گفت: خودت را به زنان آزاده شبیه مگردان.
سند این روایت صحیح است.
و نیز مىنویسد:
حدثنا علی بن مسهر عن المختار بن فلفل عن أنس بن مالک قال: " دخلت على عمر بن الخطاب أمة قد کان یعرفها لبعض المهاجرین أو، الأنصار، وعلیها جلباب متقنعة به، فسألها: عتقت؟ قالت: لا: قال: فما بال الجلباب؟! ضعیه عن رأسک، إنما الجلباب على الحرائر من نساء المؤمنین، فتلکأت، فقام إلیها بالدرة، فضرب بها رأسها حتى ألقته عن رأسها ".
قلت: وهذا سند صحیح على شرط مسلم.
أنس بن مالک مىگوید: کنیزى از کنیزان مهاجر یا انصار با بدن پوشیده و مقنعه بر سر نزد عمر رفت، عمر پرسید: آیا آزاد شدهاى؟ گفت: نه. عمر گفت: پس این روسرى و مقنعه چیست؟! آن را از سرت بردار؛ چون این پوشش مخصوص زنان آزاده و مؤمن است. کنیز لحظهاى اهمال کرد، عمر از جایش برخواست و با تازیانه بر سرش زد تا روسرى را بردارد.
این حدیث با نقل مسلم صحیح است.
.: Weblog Themes By Pichak :.