جام نیوز: نام نوح (ع) در 28 سوره و مجموعاً 43 بار در قرآن ذکر شده است.
این پیامبر با نام نوح معروف و مشهور است، ولی اسامی دیگری نیز برای آن حضرت ذکر کرده اند از جمله عبدالغفار، عبدالملک، عبدالسلام و...
نسب او را به صورت نوح بن لمک بن متوشلخ بن اخنوخ بن یارد بن مهلائیل بن قینان بن انوش بن شیث بن آدم (ع) ذکر کرده اند.مادر آن حضرت "قینوش" دختر راکیل بود.
از این جهت به ایشان "نوح" گفتند که برای گناه امت خود بسیار نوحه می کرد.لقب نوح علیه السلام شیخ الانبیاء بود زیرا پس از آدم (ع) هیچ پیامبری به اندازه ایشان عمر نکرد.
در اوصاف او نوشته اند: بیانی فصیح داشت و منطقش نیرومند بود و چهره ای باریک و قامتی کشیده داشت.
نوح (ع) نخستین پیغمبر اولوالعزم بود که خداوند او را با کتاب و شریعتی جداگانه به سوی مردم مبعوث فرمود و کتاب او نخستین کتابی است که مشتمل بر شرایع الهی بوده و شریعتش نیز نخستین شریعت ها است.
خداوند او را از همه جهانیان برگزیده و از نیکوکاران شمرد و او را عبدی شکور خوانده و از بندگان مومن خود دانسته است.
سید بن طاووس نقل می کند که نوح پیامبر(ع) تا وفتی که 460 سال از عمرش گذشته بود، پیوسته در کوه ها زندگی می کرد و به عبادت حق تعالی می گرداخت و روزگار می گذراند تا این که جبرئیل به نزد وی آمد و گفت چرا از مردم کناره گیری می کنی؟ نوح (ع) گفت: زیرا آنان مردمانی خداناشناس هستند. جبرئیل گفت: با آنان مبارزه کن و سپس پیام خداوند را به او ابلاغ نمود و نبوتش را به وی گوش زد کرد[قصص قرآن ــ سید هاشم رسولی محلاتی ج 1 ص 42] البته به روایتی نوح(ع) در سن چهارصد سالگی مبعوث به رسالت گردید.
اولین ایمان آورنده به نوح(ع)
نوح(ع) با کتاب و شریعتی به سوی مردم برانگیخته شد تا از راه بشارت و انذار به دین توحید و ترک بت پرستی دعوتشان کند و مساوات را در بینشان برقرار سازد.
اولین کسی که به ایشان ایمان آورد، عموره دختر ضمران بن اخنوخ بود که نوح(ع) با وی ازدواج کرد.
قوم نوح در جنوب عراق ، جایی نزدیک محل کنونی شهر کوفه زندگی می کردند. سالیان سال بود که قوم نوح(ع) بتها را می پرستیدند و امید خیر و سعادت از آنها داشتند و بت های معروفی به نام ودّ(خدای عشق و محبت) سواع( خدای کشتزار) یغوث( خدای شراب) یعوق(خدای انتقام) و نسر(خدای جنگ) را می پرستیدند.
آزار و اذیت حضرت
حضرت نوح(ع) به امر خداوند به هدایت قوم بت پرست مشغول بود اما قوم او جز مسخره کردن و نسبت جنون به او دادن، عکس العملی از خود نشان نمی دادند.
آنحضرت آزار و اذیت بسیاری از آنها دید گذشته از ناسزها او را گمراه خوانده و به ریاست طلبی متهم می کردند و این را بهانه ای برای آزار و اذیت جسمی ایشان قرار دادند.
طبق حدیثی که شیخ صدوق از امام صادق علیه السلام روایت کرده است گاهی مردم آن حضرت را به قدری کتک می زدند که سه روز تمام به حال بیهوشی می افتاد و از گوش وی خون می آمد.
مرحوم طبرسی نیز می گوید: نوح (ع) شب و روز مردم را به خدا دعوت می کرد ولی قومش آنقدر او را می زدند تا بیهوش می شد و از گوش هایش خون جاری می گشت، آنگاه او را برداشته درخانه ای می انداختند یا به همان حال بیهوشی بر در خانه می گذاشتند و می رفتند[همان، ج1 ص 51]
پس از نهصدوپنحاه سال ارشاد و هدایت قوم بت پرست و عدم پذیرش توحید و راه بندگی خداوند به آنحضرت دستور ساخت کشتی را داد.
نوح (ع) طبق فرمان خداوند دست به کار ساختن کشتی شد.او نقطه ای دور از شهر را نتخاب کرد و به ساختن آن مشغول شد.
با شروع ساختن کشتی که طبق برخی روایات 40 تا 80 سال ساخت آن بواسطه شیوه ساختن آن طول کشید[ برای اطلاع بیشتر ر.ک به کتاب تاریخ انبیاء ازهبوط آدم تا پیامبر(ص) ص 50 ـ 49 ] تمسخر قوم شکل تازه به خود گرفت و هر کسی به نحوی آنحضرت را به باد تمسخر و سرزنش می گرفت؛ برخی می گفتند: ای نوح تو دیروز می گفتی من پیغمبرم ولی امروز نجار شده ای! شاید رسالت برگشته و به نجاری روی آورده ای؟ بهتر نبود فکر یک دریا هم در این نزدیکی ها می کردی؟ آخر کسی در خشکی که راهی به دریا ندارد کشتی می سازد؟
اما نوح(ع) و یارانش به این یاوه گویی ها اعتنایی نمی کردند و به کار خود ادامه می دادند و نوح(ع) فقط در پاسخ می فرمود:... اگر (امروز) شما ما را مسخره می کنید ما نیز روزی شما را پاسخی خواهیم داد که بعد از این بدانید و معلوم شود که ما و شما کدام به عذاب ذلت و خواری گرفتار و عذاب دائم خدا مستوجب خواهیم شد.»(سوره هود آیات 38 و 39)
پس از اتمام حجت، عذاب الهی بر قوم ستم پیشه و بت پرست حضرت نوح(ع) همان قومی که کشتی ساختن حضرت و در واقع وعده های الهی را به سخره می گرفت، با بارش بارانهای سیل آسا آغاز شد و با هلاکت آنان به پایان رسید.
لجاجت، تمسخر و دوری از حق این قوم مایه عبرتی برای آیندگان شد تا مبادا ما دستورات و فرامین الهی را نشنیده گرفته و آنها را وعده هایی دور و یا غیر صادق بدانیم.
محل فرود آمدن کشتی
واقعه طوفان نوح(ع) را در سال 2242 بعد از هبوط آدم (ع) ذکر کرده اند[ناسخ التواریخ تالیف سپهر، ج 1 ص 116]
حضرت نوح(ع) و پیروانش پس از طوفان بر روی کوهی به نام جودی نزدیک مرز مشترک ترکیه و سوریه در ساحل شرقی رودخانه دجله فرود آمدند[اطلس قرآن ـ شوقی ابوخلیل ص 27] و برای آغاز زندگی جدیدی روی زمین شروع به فعالیت کرده و به ساختن خانه و تنظیم امور زندگی پرداختند. آنان شهری بنا کردند و چون هشتاد نفر بودند آن را مدینه الثمانین یا سوق الثمانین نامیدند که در سرزمین موصل قرار داشت.[بحارالانوار ج 11 ص 313]
.: Weblog Themes By Pichak :.