علاقهمندي ها
||عليرضا خان||
03/3/3
بلاي آسموني😁
تبريکات متواترات و وافرات و خيلي زيادترات:) (واينگونه ادبيات ميپوکد:) )
||عليرضا خان||
تبريک : )
* راوندي *
{a h=mehrabooon}ميراب عطش{/a} زود نميگذرند جناب ميراب وقتي به آنها فکر ميکنيم اينطور بنظر مياد :) بهتر بگويم ، هنگاميکه خداوند لحظه به لحظه عمرمان را بررسي ميکند دقيقا متوجه طول و عرض آن ميشويم @};-
||عليرضا خان||
{a h=mehrabooon}ميراب عطش{/a} علي جان خوبي برادر؟
+
روي شيشه غزل قصه من در هم ريخت
روي زخم دل من اشک خدا مرهم ريخت
شايد از شاعري چشم خودم بود که عشق
واژه واژه همه خونرنگ در اين معجم ريخت
اهل احساس نبودم همه ي منطق من
نقش لوح دل او بود که در خاتم ريخت
سفر ساده ي چشم تو به طعم ملکوت
ابتکاري است که از ذائقه ي آدم ريخت
شعر آمد نفسي تازه نکرديم و گذشت
بيت ومصراع غزل، قافيه را مبهم ريخت
91/10/6

6-
97/10/27

+
حواست که هست؟؟!!
حسين را منتظرانش کشتند .....
واينک تويي و اين زمانه ي آخر.....
اين بقية الله.....اين الطالب وبدم المقتول به کربلا......!!
حواست که هست؟؟؟!!
محرم ديگري آمدو صداي قافله ي عشق مي آيد...
مبادا در کوفه بماني....
وفرياد هل من ناصرينصرني حسين را بي پاسخ بگذاري...!!
حسين اکنون منتظر لبيک توست........
لبيک يا حسين (ع)...........
هما بانو
96/6/31
+
ياالله
*باقافله غدير*
قافلةعظيم غديرهمچنان درحركت است واز“مَرُّالظَّهْران”گذشته و به آبادي بعدي يعني“عُسفان”رسيده
تاجايگاه موعودراهي باقي نيست
جايي كه خداوندمقدّرداشته تارسولش،ولايت علي ويازده فرزند اوعليهم السلام رابه مردم ابلاغ كندو پس ازاتمام حجّت با مسلمانان،علي بن ابي طالب را به ولايت برآنان منصوب كند
.
*الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دينَكُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتي وَ...*

چلچراغ شهادت
93/7/20

ياسيدالکريم
93/4/6
+
*همسنگران* 5
نسبت به اموال *بيت المال* خيلي دقيق بود
حتي حاضر نبود با تلفن پادگان به خونه زنگ بزنه
وقتي علت رو ازش پرسيدند ، گفته بود:
شما حاضر ميشي برا يه تلفن *آتش جهنم* رو بخرم؟!!!
براي شادي روح شهيد *صلــوات*
@};- *الّلهُمَّ صَلِّ عَلي مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم*@};-

هما بانو
93/2/4
@};- قسمتي از *وصيت نامه* شهيد@};- :
بايد *بنده خدا* شد. بنده خدا شدن تو را از بنده همه بندگي ها و از بندگي همه بنده ها آزاد مي سازد. چون عبادت خدا *آزادي* بخش است و عبوديت او حريت مي آورد. ببين *اسيـــر* چه هستي؟ شکم و غذا؟ شهوت و شهرت؟ خانه و خادم؟ نام و نان؟ زن و فرزند؟ زر و سيم؟ *وابسته به هر چه که باشي به همان اندازه قيمت داري.*