آیا قبل حضرت آدم انسان های دیگری بودند؟ آیا تمدن داشتند؟ روایات متعددی درباره انسان هایی قبل از حضرت آدم (ع) داریم که به وجود انسان هایی قبل از حضرت آدم دلالت می کند. 0 2 0 نظر [-] اندازه متن [+] جام دینی؛ روایات متعددی درباره انسان هایی قبل از حضرت آدم (ع) داریم که به وجود انسان هایی قبل از حضرت آدم دلالت می کند. امام صادق(ع) فرموده اند: شاید شما گمان میکنید که خدای عزّ وجلّ غیر از شما هیچ بشر دیگری را نیافریده است. نه، چنین نیست؛ بلکه هزار هزار آدم آفریده که شما از نسل آخرین آنها هستید.[1] همچنین امام باقر(ع) فرموده اند: خدای عز وجل از روزی که زمین را آفریده، هفت عالم را در آن خلق (و سپس منقرض کرده است) که هیچ یک از آن عوالم از نسل آدم ابوالبشر نبودهاند و خدای تعالی همه آنها را ازپوسته روی زمین آفرید و نسلی را بعد از نسل دیگر ایجاد کرد و برای هر یک، عالمی بعد از عالم دیگر پدید آورد تا در آخر، آدم ابوالبشر را بیافرید و ذریه اش را از او منشعب ساخت...[2] همچنین بعضی از مفسرین در ذیل آیه مربوط به اعتراض فرشته ها به خلقت انسان، احتمال علم فرشته ها، از سابقه موجودات قبلی ساکن در زمین سخن گفته اند: «قالُوا أَ تَجْعَلُ فیها مَنْ یُفْسِدُ فیها وَ یَسْفِکُ الدِّماءَ[بقره/30] گفتند: در آنجا مخلوقى پدید مى آورى که تباهى کنند و خونها بریزند؟» در تفسیر نمونه می نویسد: «بعضى دیگر از مفسران معتقدند پیشگویى فرشتگان بخاطر آن بوده که آدم نخستین مخلوق روى زمین نبود، بلکه پیش از او نیز مخلوقات دگرى بودند که به نزاع و خونریزى پرداختند پرونده سوء پیشینه آنها سبب بدگمانى فرشتگان نسبت به نسل آدم شد!»[3] بنابراین از منظر دینی مسلم است که قبل از حضرت آدم (ع) انسان های دیگری بر روی کره زمین زندگی می کرده اند. اما درباره جزئیات زندگی آنها، باید دقت کنیم که این مسائل، یکی از مصادیق غیب است و ما به آن دسترسی نداریم. و نمی توانیم همه جزئیات را کشف کنیم. و باید به همان مقداری که در روایات بیان شده است، بسنده کنیم. یکی از مصادیقی که در روایات راجع به آن صحبت شده است، نسناسان است. که قبل از خلقت حضرت آدم (ع) نسل آن ها نابود می شود. حضرت علی (ع) می فرمایند: وقتى که خداى متعال اراده کرد که خلقتى را به دست قدرت خود ایجاد کند، و این امر بعد از گذشت هفت هزار سال از خلقت جنّ و نسناس در زمین بود، آنگاه خداوند از طبقات آسمانها پرده برداشت و به ملائکه فرمود: به زمین بنگرید و اهل آن از جنّ و انس را ببینید، پس وقتى که نگاه کردند و اعمال معصیت آمیز آنها را دیدند، بر ایشان بسیار دشوار بود، آن وقت گفتند: پروردگارا تو عزیز و قادرى و اینها خلق ضعیف تو هستند که با روزى تو زندگى مىکنند ولى تو را نافرمانى و معصیت مى نمایند و تو از آنها انتقام نمى گیرى، وقتى که پروردگار سخن آنان را شنید فرمود: من مىخواهم در زمین جانشینى قرار دهم که حجت من در زمین من باشد، ملائکه گفتند: تو منزّهى از اینکه در زمین موجودى را بیافرینى که همان طور که جنّیان در زمین فساد مى کردند، در آن فساد و و خونریزى کنند، پس این خلیفه را از ما قرار بده چون ما تو را معصیت و نافرمانى نکرده و تو را به ستایشت تسبیح مىگوئیم و تقدیس مى نمائیم، آنگاه خداى عزّ و جل فرمود: همانا من چیزى را مى دانم که شما نمى دانید، اراده کرده ام که به دست قدرت خود خلقى را بیافرینم، و از ذریّه او پیامبران و بندگان صالح و امامان هدایت یافته اى قرار دهم و آنها را جانشینان خود بر خلقم در زمین قرار دهم و زمین خود را از لوث نسناس پاکیزه سازم و جنّیان عصیانگر را منتقل کرده و آنها را در هوا و در اقطار زمین سکونت دهم و بین آنها و خلقم حجابى قرار دهم.[4] نکته ای که باید به آن توجه داشت اینکه انسان های امروزی همه از نسل حضرت آدم (ع) هستند هیچ ربطی به نسل های قبلی انسان ها ندارد. و ظاهر آیات قرآنی به خوبی این مطلب را نشان می دهد. که در موارد مکرر انسان ها را با تعبیر "بنی آدم: خطاب قرار داده است: «یا بَنِی آدَمَ [اعراف/27] ای فرزندان آدم!» و اینکه حضرت آدم (ع) نیز به نسل های قبلی ربطی ندارد و مستقل از آنها خلق شده است، نیز مطلبی روشن است. از جمله دلایل آن اینکه در آیه ذیل به عدم وجود پدر برای حضرت آدم (ع) و خلق آن از خاک اشاره می کند: «إِنَّ مَثَلَ عیسى عِنْدَ اللَّهِ کَمَثَلِ آدَمَ خَلَقَهُ مِنْ تُرابٍ ثُمَّ قالَ لَهُ کُنْ فَیَکُونُ[آل عمران/59] مَثَل عیسى در نزد خدا، همچون آدم است که او را از خاک آفرید، و سپس به او فرمود: «موجود باش!» او هم فوراً موجود شد.» [1]. کتاب توحید، ج 1، ص 277. [2]. خصال، ج 2، ص 652، ح 54. [3]. تفسیر نمونه، ج1، ص: 174. [4]. علل الشرائع، ج1، ص: 105.
بی تردید همانگونه که انسان ها دارای شکل ها، نژادها و رنگ های مختلفی می باشند، اجنه نیز دارای این تنوع و گوناگونی می باشند چنانچه شیخ عباس قمی می نویسد: یَتَشکلون بِاشکال مُختَلفه؛ یعنی اجنه توانایی آن را دارند به هر شکل و قیافه ای درآیند.
انواع اجنه
اجنه از نظر خلقت و ترکیب دارای انواع گوناگونی هستند که شاخص ترین آن ها عبارتند از:
1- جن: و آن هنگامی است که عرب وجود جن را به تنهایی در نظر بگیرد و آن وقت لفظ جن را بکار می برد.
2- عامر: به گروهی از اجنه گفته می شود که با مردم نشست و برخاست و معاشرت دارند و با آنان زندگی می کنند.
3- شیطان: که به گروه بسیار بد ذات و خبیث اجنه گفته می شود.
4- عفریت: به آن گروه از اجنه این نام تلقی می گردد که دارای مقام و منزلت والایی بوده و از قدرت های فوق العاده ی بهره مند می باشند، به نحوی که در این باره از امام صادق (ع) روایت شده است که فرموده اند: اجنه امیرانی دارند که به آن ها عفراء می گویند.
علاوه بر چهار گروه بالا، در شهرهای ساحلی جنوب ایران، به عقیده ی مردم ساکن آن نواحی اجنه در جسم بعضی از افراد نفوذ می نمایند و موجب آزار شخص می گردند و از این رو اهالی آن مناطق آن جن ها را به نام «باد» می شناسند و آن ها عبارتند از:
1- باد زار (zar): نوعی از اجنه می باشند که تماماً کافرند، به جز عده معدودی از آن ها که به آن ها باد سرخ می گویند.
2- باد نوبان (noban): نوعی از اجنه می باشند که با نفوذ به بدن شخص او را علیل، بی حرکت و افسرده می نمایند.
3- باد مشایخ (mashayekh): این ها گروهی از اجنه می باشند که پاک و مسلمانند و معمولاً بی خطر می باشند.
4- باد پری: که این ها نیز کافر و غیرکافر می باشند و نوع کافرشان بسیار خطرناک می باشند.
5- باد دیو: این نوع از اجنه که جسه ی بزرگی دارند، در بیابان ها و جزایر یافت می شوند و اگر به انسانی برخورد نمایند، همان دَم انسان را به هلاکت می رسانند.
6- باد غول: این نوع از جنیان همچون شترِ مستی پیدا می شوند و جان هر کس که سَرِ راهشان باشد را می گیرند.
شکل جنیان
در باب شکل ظاهری جنیان روایات و نقل قول های گوناگونی بیان شده است و گاه شکل های آن ها در صورت های مختلفی گزارش شده است، از جمله ابن جبل می گوید: روزی در خانه امام صادق (ع) ایستاده بودیم که ناگهان مردانی شبیه به سیاهپوستان سودانی بیرون آمدند که لنگ و روپوش بر تن داشتند.
از امام صادق (ع) از آن ها پرسیدیم و امام (ع) فرمودند: اینان برادران من و شما (از طائفه جنیان) می باشند،
و همچنین در روایت دیگری از سعد اسکاف نقل شده است که: روزی به محضر امام باقر (ع) رسیدم و اجازه ورود خواستم، ولی حضرت فرمودند: صبر کن! بعد از مدتی مشاهده نمودم از منزل امام باقر (ع) افرادی بیرون آمدند که بسیار زیباروی بودند و رنگ پوستشان بسیار زیبا بود.
وقتی به خدمت حضرت رسیدم، عرض کردم: سرورم؛ این ها چه کسانی بودند که در زیبایی مانند نداشتند و تمام آن ها نیز به یک شکل بودند؟
حضرت فرمودند: ای سعد؛ آن ها برادران تو از طائفه ی جن بودند!
عرض کردم: آیا خدمت شما می آیند؟
فرمودند: آری می آیند و در این دیدارها مسائل دینی و حلال و حرام خود را از ما می پرسند.
علاوه بر این روایات، گاه بزرگان تاریخ معاصر ایران نیز موفق به رویت اجنه گردیده اند، به نحوی که از علامه طباطبایی نقل شده است که فرموده اند: روزی سید نورالدین (فرزند کوچک ایشان) در تهران نزد من بود. پس روزی به سراغ من آمد و گفت: آقاجان؛ آقای بحرینی در تهران است، آیا مایلید من او را نزد شما بیاورم؟ (آقای بحرینی یکی از افراد معروف و مشهور در احضار جن و از متبحرین در علم «ابجد» و «حساب مربعات» بود)، گفتم: اشکالی ندارد.
سید نورالدین رفت و پس از یکی دو ساعت آقای بحرینی را با خود آورد و در مجلس نشستند. سپس چادری را برای بحرینی آوردند و دو طرفش را به دستان من داد و دو طرف دیگر آن را در دستان خود گرفت، و این چادر حدود دو وجب از زمین فاصله داشت، و در این حال بحرینی مشغول به احضار جنیان نمود و ناگهان ما دیدیم که چادر از شدت صدای غلغله و همهمه به شدت تکان می خورد و نزدیک بود از دست ما خارج گردد، ولی من محکم آن را نگه داشته بودم و در این بین من چشمم به زیر چادر افتاد و در آن آدمک هایی به قامت دو وجب را در زیر چادر دیدم که بسیار ازدحام نموده بودند و تکان می خوردند و رفت و آمد داشتند، و من با کمال فراست و تیزبینی متوجه بودم تا این صحنه چشم بندی و صحنه سازی نباشد دیدیم نه، صد در صد وقوع امر خارجی است و حقیقت دارد.
البته گاهی اوقات اجنه به صورت انسان های معمولی نیز دیده می شوند، به نحوی که بعضی از جنیان می توانند به شکل دختران تناز و بسیار زیبارو درآیند که با نگاه به آن ها از فرط زیبایی، هوش از سر نگاه کننده بیرون می رود و گاهی اشرار اجنه به صورت موجودات هولناکی درمی آیند که نگاه به آن ها وحشت و ترس عجیبی بر انسان مستولی می کند و گاه اجنه در قالب گربه، مار، کلاغ و پرندگانی دیگر رویت شده اند، ولی آنچه بیشتر در آن تاکید شده است حضور آن ها در قالب انسانی می باشد!
منابع:
1- قمی، شیخ عباس. سفینة البحار، ج1: 678.
2- کلینی، محمد. اصول کافی، ج1: 394؛ ج2: 242.
3- ساعدی، غلامحسین. اهل هوا: 58.
4- حسینی تهرانی، محمدحسین. نگرشی بر مقاله بسط و قبض: 192.
5- حمزه، جعفر. دنیای ناشناخته جن: 37- 38، 49- 51
چگونه از زخم چشم دیگران در امان باشیم؟ قدس آنلاین:چشم زخم واقعیتی است که بسیاری را گرفتار خود دارد و متاسفانه خیلی ها هم از این موضوع کاسبی می کنند. شاید بتوان یکی از مصادیق "شر الوسواس الخناس "را بتوان همین چشم زخم برشمرد لذا برای رهایی از آن توصیه هایی نیز وارد شده است. امام رضا علیه السلام برای رهایی از چشم زخم چنین توصیه ای دارند راوی می گوید:از آن حضرت پرسیدم:چشم زخم واقعیت دارد؟ایشان فرمودند:آری ،هرگاه تو را چشم زنند،کف دستت را مقابل صورتت قرار ده و سوره حمد و قل هو الله احد و معوذتین را قرائت کن و هر دو کف را به صورتت بکش .خداوند تو را از گزند آن حفظ می کند. مکارم الاخلاق ص 474
رسول اکرم صلى الله علیه و آله: کودکان را دوست بدارید و به آنان مهربانى کنید و هرگاه به آنها وعده دادید وفا کنید زیرا آنها شما را روزى دهنده خود مى دانند.
جام خانواده؛
بیتردید شما نیز در میان افراد جامعه بسیار شنیدهاید که فلان جاندار را نباید کشت و فلان موجود را باید از بین برد، ولی جالب است بدانید پیامبر (ص) درباره شش جانور سفارش نموده و کشتن آن ها را نهی فرمودهاند. در التهذیب، جلد 9 آمده است: «عَنِ النَّبی (ص) نهی عَن قَتلِ السِّتَّةِ: النَحلَةِ، و النَّملَةِ، و الضِّفدع، و الصُّردِ، والهُدهُد، وَالخُطّافِ...» که در مجموع بیانگر این مطلب است که انسان از کشتن شش جانور منع شده است که عبارتند:
1- زنبورعسل؛ چون از گیاهان خوشبو ارتزاق می کند و انگبین (عسل) تولید می نماید.
2- مورچه؛ چون در زمان حضرت سلیمان (ع) که خشکسالی آمد، از خداوند طلب باران نمود.
3- قورباغه؛ چون در زمان حضرت ابراهیم (ع) دید که آن حضرت را در آتش انداختند و از خدا خواست تا به کمک او برود و به اندازه خودش اقدام کرد.
4- جغد؛ چون پس از فرود حضرت آدم (ع) بر زمین او یک ماه راهنمای آدم (ع) بود، از نواحی سراندیب تا حوالی جده.
5- هدهد (شانه به سر)؛ چون او راهنمای حضرت سلیمان (ع) به شهر بلقیس بود.
6- پرستو (در عربی آن را خطاف یا ابابیل گویند)؛ این حیوان که پرنده ای کوچک با بال های دراز و سیاه است و بیشتر در سقف خانه ها لانه می گذارد؛ چون بر اثر ستم هایی که به اهل بیت پیامبر (ص) رسیده است، در آسمان می چرخد و حمد می گوید، از این رو روا نیست که آن کشته شود.
.: Weblog Themes By Pichak :.